به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، پلاسکو، اولین ساختمان بلند دوره تجدد دهههای اخیر، با بیشترین صدا و خسارت و گرفتن جان چندین نفر درون خودش، فروریخت و به خواب ابدی رفت. هنوز خبرها در حال تکمیلشدن است، اما دیگر امیدی به زندهبودن فرشتگان نجات نیست. ممکن است افراد دیگری هم زیر آوار باشند، اما نقش اول این داستان تلخ و باورنکردنی آتشنشانانی هستند که برای جان و مال همشهریانشان به آتش زدند و در آتش ماندند و هنوز هم مردم نگران آنها و خانوادههایشان هستند.
حادثه یکباره و بهتآور، یک شهر را تکان میدهد؛ ساختمانی که همه میشناسند و با آن خاطره دارند، ساعتها در حال سوختن بوده و به همین دلیل میلیونها چشم و دوربین و موبایل لحظه انتحارش را که با خودش جانهایی را به کام مرگ میبرد، دیده و ثبت کردهاند. وقتی پلاسکو ریخت، دود سیاه آتش خوابید و دود سفید مرگ، موقتا بلند شد؛ احتمالها برای نجات کم بود و راههای دسترسی کمتر و کمتر و خیلی زود با شروع آواربرداری، آتش قبل از اطلاع از جان محبوسشدگان، دوبار جان گرفت و تا لحظه تنظيم اين گزارش ادامه داشت. داستان پلاسکو و مالکان و ساکنانش را بیشتر مردم میدانند، اما اگر هم نمیدانستند در همین چند روز خواندهاند.
شرق نوشت: ساختمانی قدیمی و خسته که حتما طاقت چند ساعت سوختن و انفجارهای کوچک و بار سنگین چندصدهزارکیلویی پارچههای در حال آمادهسازی برای لباسهای شب عید را نداشت و این، شاید، کمترین احتمالی است که فرمانده عملیات آتشنشانی و مدیریت بحران باید پس از چند ساعت سوختن بیوقفه ساختمان بررسی میکرد. پلاسکو که ریخت، با خود مدیریت شهری، مدیریت بحران، اصول و قواعد اعلام شرایط بحرانی و خطر و بهخصوص اصول انسانی و اخلاقی و فرهنگی را هم به چالشي بزرگ كشيد تا از خودمان بپرسیم از هر یک از این حوادث، چقدر درس عبرت میگیریم و چقدر از این درسها را عملی میکنیم؟ «شرق» همین چند روز قبل در سالگرد حادثه خیابان جمهوری و مرگ دلخراش آن دو زن، فرصت مرور این حادثه را داشت. حادثهای که به طور کامل مشخص نشد بر اثر غفلت و سهلانگاری یا کمبود امکانات آتشنشانی بود یا عجله و ترس آن دو زن یا هر دو؟ برای آن حادثه، از رئیسجمهور تا شهردار تهران، دستورات ویژهای دادند تا شاهد تکرار چنین حوادثی نباشیم؛ اما نهتنها گزارشهای تهیهشده گزارشهایی شفاف، کامل و قانعکننده برای افکار عمومی نبودند، بلکه اقدامی به منظور اصلاح شرایط برای حداقل همان خیابان؛ یعنی خیابان جمهوری، نکردند و اینگونه بود که چند صد متر آنطرفتر، اینبار برج نوستالژیک پلاسکو با ١٧ طبقه و حدود ٦٠٠ واحد صنفی فشردهشده به هم، به کام آتش رفت و به جای دو نفر، تا به حال جان حداقل ٢٠ آتشنشان را گرفته و متأسفانه باید منتظر افزایش این آمار باشیم.
آتشنشانی چه داشت؟ چه کرد؟ چه باید میکرد؟
قسمت سوم این سؤال، قسمت مهمی است که در این شرایط باید فعلا کنار گذاشت تا گزارشها و آمارهایش بیشتر و کاملتر و در آرامش بررسی شود. اینکه آتشنشانی تهران تجربه زیادی در حریقهای بزرگ دارد، بر کسی پوشیده نیست، اما در هر بحران و حادثهای شرایطی پیشبینینشده وجود دارد که دقیقا به دلیل عدم ملاحظه در موقعیت، خودشان را به بدترین شکل ممکن نشان میدهند و قطعا در این حادثه دلخراش چنین شرایطی وجود داشته است. بنابر اعلام سخنگوی سازمان آتشنشانی، در ساعت ٧:٥٩ آتشسوزی ثبت و حدود ٢٠٠ آتشنشان به محل اعزام میشوند. در مجموع ۱۰ ایستگاه آتشنشانی به همراه ۱۵ تانکر آب و سه دستگاه بالابر همراه با بیش از ۲۰۰ آتشنشان، عملیات اطفای حریق در ساختمان پلاسکو را آغاز کرده و علاوه بر آن، تعدادی از ایستگاههای آتشنشانی نیز در اطراف این ساختمان به حالت آمادهباش درآمدند. ملکی با این عبارت خبر میدهد که «به صورت چشمی حریق از طبقات هشتم و نهم این ساختمان آغاز شده و عمدتا در ضلع غربی و شمالی ساختمان نمایان بود، تعدادی از کارگاهها و فضاهای داخلی ساختمان پلاسکو کاملا شعلهور شده و شعلههای آتش به طبقات فوقانی نیز سرایت کرده بود که آتشنشانان از چند جهت عملیات برای اطفای حریق را آغاز کرده و با اقدامات انجامشده خوشبختانه درحالحاضر شعلههای آتش مهار شده و بیش از ۹۰ درصد حریق به طور کامل اطفا شده است».
ملکی این خبر را در ساعت ٩:٤٠ به ایسنا داده و تکمیل کرده است که گروهی دیگر از آتشنشانان با مراجعه به طبقات عملیات نجات را آغاز کردند، با توجه به اینکه برخی از کارگاههای تولیدی در این ساختمان شیفت شبانه نیز داشتهاند، آتشنشانان چندین نفر را از داخل کارگاهها نجات داده و به محل امن انتقال دادند».
او در نهایت اعلام میکند: «درحالحاضر همه چیز تحت کنترل بوده و آتشنشانان در حال انجام عملیات لکهگیری و تخلیه دود هستند». کولیوند، رئیس اورژانس هم اعلام میکند که در اثر این آتشسوزی حدود ٤٠ نفر مصدوم شده و به بیمارستان منتقل شدهاند. در فاصله این خبر تا ساعت حدود ١١:٣٠ اتفاقها طور دیگری رقم میخورد؛ بعد هم بنا بر آنچه در تصاویر و ویدئوهای منتشرشده مشخص است، با انفجارهایی که در طبقات هشتم به بالا رخ میدهد، پلاسکو یکباره در خودش فرو میریزد. سخنگوی آتشنشانی از همان لحظات اولیه، درحالیکه بغض و بهت حادثه ازدستدادن همکاران خود را دارد، به خبرنگاران و تلويزیون اعلام میکند علاوه بر همکاران خود، تعداد دیگری از کسبه ممکن است در ساختمان بوده باشند؛ چراکه بارها به آنها تذکر دادهاند، اما به دنبال اموال و اسناد خود به ساختمان بازگشتهاند. این اظهار نظر، یعنی اینکه راه تردد باز بوده و ممانعتی حداقل آنطور که باید وجود نداشته و احتمالی هم برای انفجار يا آتش گرفتن مواد اشتعالزا یا ریزش ساختمان وجود نداشته است.
پلاسکو در حد یک اخطار با نیوجرسی هم نبود!؟
پس از حادثه، همانند همه اتفاقهایی که در آنها بهدنبال مقصر میگردیم، جمعی به دنبال مقصر گشتند. آتشنشانی هم اعلام کرد که ساختمان پلاسکو در موارد بسیاری تذکرها و اخطارهایي جدی برای اصلاح و تخلیه داشته، اما وقعی ننهادهاند! اما چه کسی یا کسانی؟ درباره تعداد اخطارها، محل ارجاع اخطارها و اقدام پس از اخطارها روایتهای مختلفی داده شد. مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران که دیروز در پیشخطبه نماز جمعه صحبت میکرد، اعلام کرد که در سه سال اخیر ١٤ اخطار بابت ناایمنبودن ساختمان پلاسکو داده شده بود که این محل امنیت لازم را ندارد و آخرین اخطارها که برگ رونوشت آن به فرمانداری، قوه قضائیه، استانداری و سایر نهادهای ذیربط ارسال شده، مربوط به مردادماه امسال بوده است. البته محسن پیرهادی، عضو هیئترئیسه شورای شهر تهران، هم در توضیحی اعلام کرده بود که تعداد اخطارها هفت مورد بوده که به آنها توجهی نشده است. یکی از اعضای شورای شهر به نقل از معاون شهردار تهران در محل حادثه به «شرق» گفت: گویا نامه اخطار را برای دادستان تهران هم ارسال کرده بودند. بههرروی اگرچه شهرداری و آتشنشانی تهران دراینباره هشدار شفاهی و کتبی داشتهاند، اما اقدام عملي نداشتند و دود آن در نهایت به چشم کارکنان خودشان که همشهریان ما هم بودند رفت.
پس از حادثه پلاسکو، بسیاری از شهروندان در فضای شبکههای اجتماعی و بسیاری از مسئولان این استدلال را مطرح میکردند که اگر در مورد پلاسکو هم شهرداري تهران همانند سایر ساختمانهای متخلف برخورد قهری میکرد، امروز این حادثه با این ابعاد روح و جان خانواده آتشنشانان و مردم یک شهر ١٥ میلیونی را خنج نمیکشید. رحمتالله حافظی، عضو شورای شهر تهران، با بیان اینکه فعلا موضوع دلایل و مقصران این حادثه مطرح نیست و باید برای نجات جان محبوسشدگان و آرامش روحی خانواده قربانیان کاری کنیم، به «شرق» گفت: قاعدتا شهرداری تهران که از عمق فاجعه نبود ایمنی در پلاسکو بیش از هر نهاد دیگری آشنایی داشته است به چند تذکر کتبی بسنده نمیکرد؛ اگر در شهر یک ساختمان با کاربری تجاری یا مسکونی شرایط ناایمن یا تغییر کاربری را داشته باشد، مأموران شهرداری بدون فوت وقت اقدام ضربتی و قلعوقمعی دارند و برخورد جدی میکنند و حداقل یک نیوجرسی (بلوک سیمانی بزرگ) در مقابل ورودیها میگذارند، اما درباره این ساختمان در طول دورهای متوالی اقدامی جدی صورت نگرفته و به نظر میرسد در جاهایی که منافع حکم نمیکند از این قوه قهريه استفاده نکردهاند.
جمهوری؛ آبستن آتش
آتشسوزی خیابان جمهوری در سال ٩٢ را تهرانیها یادشان مانده و حالا آتشسوزی و سرنوشت تلخ پلاسکو را هم یادشان میماند، اما به نظر میرسد قرار نیست این اتفاقها تمام شوند چون همین خیابان جمهوری با فاصلهای اندک از نقاطی که حادثه دیده، بمبهایی بالقوه درون خود دارد که هرروز... حتی امروز ممکن است منفجر شوند؛ بمبهایی مثل ساختمان تجاری علاءالدین که کلنگی و قدیمی نیست، اما از هر ساختمان قدیمی مخروبهاي ناایمنتر است و ساختمانهایی نوساز و جدید همچون مرکز تجارت جهانی فردوسی که از همان ابتدا درباره ناایمنبودن سازهاش هشدار داده شد، اما در نهایت با ترفندهای مختلف کارش را پیش برد و چراغش روشن شد.
معصومه آباد، رئیس کمیته ایمنی شورای شهر تهران که خودش از شاهدان حادثه سقوط دو زن در خیابان جمهوری بود و در این سالها امورات آتشنشانان را بهجد پیگیری کرده است، اعلام کرده که سههزار ساختمان در تهران، وضعیت مشابه پلاسکو دارند و محسن پیرهادی، عضو هيئترئیسه شورای شهر تهران، گفته است که ۴۰درصد ساختمانهای تجاری و تولیدی خیابان جمهوری وضعیت مشابه پلاسکو را دارند؛ یعنی از سوی آتشنشانی اخطار دریافت کردهاند. کمی پایینتر از خیابان جمهوری با یک محدوده پرخطر و پرآسیب، یعنی بازار تهران مواجه هستیم که اتفاقا آتشنشانان هر هفته یکی، دو عملیات گسترده در آنجا دارند.
بازار تهران سالهاست که تنها به خاطر شرایط ناامنی که در مورد تأسیسات شهری نظیر کابلهای برق وجود دارد، باید یک رنسانس ایمنی داشته باشد، اما به دلایل و ملاحظات زیادی که اصلا نمیتوان وارد بسیاری آنها شد، تاکنون در همین وضعیت باقی مانده است؛ محدودهای تاریخی و قدیمی و فرسوده با دسترسیهایی محدود و معابری تنگ که به قول معروف اگر اتفاقی درونش رخ دهد، حتی دسترسی برای نجات هم ندارد و به نظر میرسد خوب است کابوس اتفاق پلاسکو را ساکنان بازار هرروز ببینند تا اندکی نگران شوند و حساسیت و واکنش و اقدام عملی داشته باشند.
آتشنشانی وسط دعوای دولت و شهرداری
از همان ابتدای حادثه ريزش ساختمان پلاسکو، بسیاری از مسئولان در مدیریت شهری عامل این خسارات را کمکاری دولت و در ادامه، نداشتن تجهیزات لازم برای آتشنشانان اعلام میکردند. این موضوع البته در عین طعنه به دولت، قبول عینی و صریح این واقعیت است که تجهیزات آتشنشانان در این حادثه نقص داشته است.
مرتضی طلایی، نایبرئیس شورای شهر تهران، در تويیتر خود نوشت: «آتشنشانان فریاد زدند: پول بدهید دستگاه بخریم، فریادش را به جان خریدم، او راست میگفت اما درد ما را نمیدانست». او در ادامه هشتگ «دولت_حرف»، را گذاشته و در تويیتی دیگر نوشته بود که «عدهای در این شرایط به دنبال منافع خودشان هستند». البته این عبارات را سایر اعضای شورای شهر که در این دو روز در محل حادثه یا در تلويزیون صحبت میکردند، تکرار کرده و بخشی از تقصیر را به گردن دولت انداخته بودند.
اما علی نوذرپور، معاون سابق شهرداریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای سراسر کشور که تا همین چندوقت پیش در جریان روند کمکهای دولت به شهرداریهای سراسر کشور بود و برکنار شد، دراینباره به «شرق» توضیح داد و گفت: واقعیت این است که از سال ٧٩ – ٨٠ که ١٦ دستگاه ماشینآلات کرهای برای آتشنشانیهای کلانشهرها از جمله تهران خریداری کردیم، تا امروز تجهیزات سنگین دیگری از سوی دولتها خریداری نشده است. در دولتهای قبل تا دولت یازدهم حتی برای تسهیل در شرایط تأمین نیازهای آتشنشانیها و کاهش خسارات هم کاری نشده بود.
وی افزود: در سال ٩٣ و چند ماه پس از حادثه خیابان جمهوری و فوت دو زن در آن، سند آسیبشناسی آتشنشانی و ضرورتهای ایمنی در تهران تهیه و به دولت ارسال شد. در یکی از بندهای آن تأکید کردیم که با توجه به محدودبودن تعداد ناظران و مأموران ادارات کار برای بازرسی کارگاههای تولیدی، ادارات کار، گزارش سازمانهای آتشنشانی درباره ناایمنبودن واحدها را قبول و به منزله گزارش خودشان تلقی و درباره آن اقدام کنند اما آنها نپذیرفتند. در نهایت هم قرار بر این شد که گزارش آتشنشانی را در اولویت بررسی خود قرار دهند و به این ترتیب نزدیک به ٢٠٠ هزار کارگاه تولیدی شبیه آنچه در خیابان جمهوری حادثه ایجاد کرد، تعطیل شد. درباره این ساختمان هم قطعا اخطارهای زیادی وجود داشته که به آنها توجهی نشده و مسئولان ادارات کار و سایر مسئولان در مدیریت شهری باید در این مورد پاسخگو باشند.
نوذرپور افزود: در دولتهای قبل درباره تأمین تجهیرات آتشنشانی کمکی نشده بود تا اینکه ما در سالهای ٩٣ تا ٩٥ در ماده ١٢ قانون تشکیل سازمان مدیریت بحران اعتباری بالغ بر ٢٠٠ میلیارد تومان را برای خرید تجهیزات آتشنشانی قرار دادیم اما هر بار در دولت مصوب میشد و در مرحله مبادله موافقتنامه با سازمان مدیریت بحران به دلیل نبود منابع متوقف میماند.
در این میان البته روایتهای دیگری هم وجود دارد؛ چه سه سال قبل و در جریان فوت دو زن در آتشسوزی خیابان جمهوری و چه در این حادثه، مدیریت شهری بارها درباره کمبودهای آتشنشانی صحبت کرده است و این کمبودها بر کسی پوشیده نیست اما باید پرسید این کمبودها از کجا ناشی میشود؟ خوشزاد، رئیس سازمان آتشنشانی، در گزارش خود به شورای شهر تهران در این حادثه گفت: در حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری تزلزل روحی در میان نیروهای آتشنشانی، کاهش اعتماد مردم و کاهش ریسکپذیری نیروها در تحویل تجهیزات سنگین سازمان، از مشکلاتی بود که در این حادثه به وجود آمد.
در همان جلسه احمد دنیامالی، رئیس کمیسیون حملونقل و ترافیک شورای شهر تهران، گفت: «این دو عزیز جان خود را از دست دادند که نباید اینطور میشد و دوستانمان در شهرداری باید در بحث تجهیزات خود در سازمان آتشنشانی بازنگری داشته باشند. اگر نقص فنی نردبان و بازنشدن آن را بپذیریم، چگونه میتوان شلنگهایی که آب میدادند را توجیه کرد. در این حادثه آقای قناعتی در محل بودند و شلنگهایی که از همه جای آنها آب نشت میکرد را مشاهده کردند، آیا در این مورد هم شرکت سازنده مشکل داشته است که شلنگها آب میدادند؟» پس از این جلسه شوراي شهر جلسات و مصوبات دیگری در این چند سال برای سازمان آتشنشانی و خود آتشنشانان داشته است اما گویا این پروسه اهمیتدادن به نیاز آتشنشانی چندان هم فعال و بهموقع و کامل نبوده است. زيرا رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران مردادماه در توضیحی در کانال تلگرامی خود گفته بود: «از ١٤٠ میلیارد بودجه ارتقای تجهیزات آتشنشانی، فقط ٢٥ میلیارد آن به آتشنشانی پرداخت شده است». این یعنی نقص که بالاخره جایی خودش را نشان میدهد و در حوادثی اینگونه خشک و تر را با هم میسوزاند و چارهای و فرصتی برای توضیح نمیگذارد.
فقدان برآورد ریزش
در ساعات گذشته از حادثه بسیاری از کارشناسان HSE و آتشنشانانی که تجربه مشابه داشتهاند، اقدام آتشنشانان در این حادثه را بررسی کردهاند و یکی از مهمترین مسائلی که گفته میشود، فقدان احتمال ریزش ساختمان است. علی نوذرپور، معاون سابق سازمان شهرداریها با اشاره به سازه ساختمان پلاسکو به خبرنگار «شرق» گفت: اگر از موضوع فرسودگی ساختمان بگذریم، باید به اسکلت فلزی این سازه که پوشش ضد حریق نداشته، اشاره کرد و پس از چند ساعت اشتعال مداوم احتمال پیچش و چرخش داشته است. در کنار همه این موارد، به مخازن گازوئیل در ساختمان هم باید اشاره کرد که همه اینها باید از سوی فرمانده عملیات محاسبه و ارزیابی میشد و در نهایت گزینه احتمال ریزش را جدی میکرد.
نوذرپور افزود: از سوی دیگر آتشنشانان با آن روحیه فداکارانه علاوه بر نجات جان افراد برای تکمیل کار خود و نجات اموال مردم، در حال ادامه کار بودهاند و نمیتوان گفت چرا آنها آن زمان آنجا حضور داشتهاند چراکه نزدیک به چند صد میلیارد اموال مردم در آنجا بوده است. رحمتالله حافظی هم به «شرق» گفت: هنوز برای برآورد دلایل حادثه زود است اما در برخی از موارد نظیر احتمال ریزش ساختمان و محلهای قابل اشتعال مجدد برآوردها دقیق نبوده است. اسکلت ساختمان پس از چند ساعت سوختن قطعا دچار تغییر شده است. /
نظر شما